شیدایی بزم شعر و عکس

شرط یگانه زیستن میان عطش کاکتوس بودن است #زهراسادات قاسمی

شیدایی بزم شعر و عکس

شرط یگانه زیستن میان عطش کاکتوس بودن است #زهراسادات قاسمی

شیدایی بزم شعر و عکس

مدام دلتنگت می شوم
و باز بی تفاوت اینهمه دلتنگی
تقصیر تو است
که همیشه اول سلام میدهی
و میخندی
اما بعد بدون خداحافظی می روی
کدام شیرینی را
در چای سرد چشم هایت حل کنم
تا رد شود این لحظه های تلخ...
تلخی لحظه هایی را که بی هوا میروی
بی هوا دلتنگت میشوم
نگران من نباش
تا وقتی هوادار توام...

زهرا سادات قاسمی

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۰ شهریور ۹۵، ۱۶:۴۱ - روح‌الله حبیبی‌پور
    عالیه
  • ۲۰ شهریور ۹۵، ۱۵:۱۴ - (^_^)abolfazl (^_^)
    +++++
  • ۲۶ مرداد ۹۵، ۱۴:۳۲ - (^_^)hafez (^_^)
    ++++
نویسندگان

پیراهنم بوی تو را میدهد 

بر تن میکنم این حصار دلتنگی را

دست هایم را لنگه به لنگه می پوشم 

و این دستها 

هی ترا گم میکند 

میان این سانسور زندگی ...

زهرا سادات قاسمی

  • زهرا سادات قاسمی

 

دوست داشتن چیست؟  

شاید چیزی شبیه همین اشک های گاه و بیگاه

کنار شعرها و غزل های ناسروده 

که در میانه های راه از دهن می افتد 

شاید همه اش همین باشد.. 

#زهراسادات_قاسمی 

  • زهرا سادات قاسمی


اینبار جاده بود ولی پا نداشتم

دل بود تا شروع کند نا نداشتم


در انزوای خاطره های همیشگی

حتی برای روح خودم جا نداشتم


دنیایی از ترانه سرودم ولی چه سود

یک بیت مثل روی تو زیبا نداشتم


غربت بهانه بود .. بهانه که عشق بود ؟

شوقی برای  لذتم اما نداشتم


با اشتیاق گندم و عصیان به قصد تو

کاری به کار آدم و حوا نداشتم


گفتی برو ، برو به امان خدا ولی

جز تو عزیز من که کسی را نداشتم ...


زهرا سادات قاسمی


  • زهرا سادات قاسمی

سکوت سبزی دارم

که در آخرین ثانیه های پاییز جا مانده است

دلهره هایم بوی دود می دهد

سرما به روی گونه ام رنگ می بازد

و من در امتداد لحظه های خاکستری رنگ

به دنبال گرمایی از جنس نگاه

مات و مبهوت به قاب خالی دستهایت می نگرم ...

یادت هست گفته بودم

هنوز هم خیلی صبورم

که برایت اتار دانه میکنم

اما دیگر

نه یلدا و انار

نه انار و علاقه

نه این خاطرات مبهم پاییز ...

خاموشت کردم ....

زهرا سادات قاسمی

  • زهرا سادات قاسمی

فراموشی

اینجا سرقتی آشکار رخ داده

اینجا بادی، یادی را ربوده است

چون طوفان زده ای در آخرین لحظه های زیستن

و دست و پا زدن هایی بیهوده

میان همه خاطراتم به دنبال تو

کاغذهایم را به باد  دادم

میدانی دزد را یافته ام

اولین دزدی که یادت را میدزدد

فراموشی است 

زهرا سادات قاسمی

  • زهرا سادات قاسمی