اینبار جاده بود ولی پا نداشتم
جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۳۳ ب.ظ
اینبار جاده بود ولی پا نداشتم
دل بود تا شروع کند نا نداشتم
در انزوای خاطره های همیشگی
حتی برای روح خودم جا نداشتم
دنیایی از ترانه سرودم ولی چه سود
یک بیت مثل روی تو زیبا نداشتم
غربت بهانه بود .. بهانه که عشق بود ؟
شوقی برای لذتم اما نداشتم
با اشتیاق گندم و عصیان به قصد تو
کاری به کار آدم و حوا نداشتم
گفتی برو ، برو به امان خدا ولی
جز تو عزیز من که کسی را نداشتم ...
زهرا سادات قاسمی
- ۹۴/۱۰/۰۴