سقف آسمان
شاهد عاشقانه های ما بود
روز ها و شب هایش را
برایمان بقچه پیچ کرد
تا راهی شویم
و راهی پیدا کنیم برای هم زیستی
همیشه طمع
چون گردنبندی در گریبان آدمی است
ما خانه ای میخواستیم
به بزرگی عشقمان
اما خانه ها کوچکتر از آن بود
که دلهایمان در آن جای شود ...
کاش به همان تک نفس
زیر سقف آسمان
قناعت میکردیم ....
زهرا سادات قاسمی
گوش های حافظه
سنگین است..
من بارها فریاد
دوستت دارم را
در خاطراتت زمزمه کردم
اما لبخندهای زمستانی ات
به من فهماند
آدم بی حوا که گوش ندارد..
زهراسادات قاسمی
https://www.instagram.com/p/BBhnu28r4fZHCqE0D2on5XlN_SOg0KvaXBB92g0/
دوستان میتونند صفحه اینیستاگرامم رو هم دنبال کنند
خنده های مصنوعیم تموم بشه
تو بگو دیگه میخوام چیکار کنم ؟
همه ی دنیا واسم جهنمه
تو بگو با گریه هام چیکار کنم ؟
من تو رو یواشکی میخواستمت
جوری که هیشکی نفهمید بخدا
درِ گوشِ همه سجاده ها
تو رو فریاد می کشیدم بی صدا
آلبوم خاطره هامون واسه من
شده دنیای مجازی قشنگ
لذت استیکر بوسه چت
به همون اندازه داغون و مشنگ
شبای زمستونو خوب یادته؟
سردی دستای بی دست دعا
توی اون سرمایِ سرد لعنتی
تو رو التماس میکردم به خدا
من و تو قسمت هم نبودیم و
اینهمه خاطره ساختیم واسه هم
رویا ها موند واسه ی قیامت و
به دلم حسرتِ داغ ِ بوسه هم ...
زهرا سادات قاسمی
"ترانه"
دلهره هایم
بوی دود میدهد
سرما
به روی گونه ام رنگ می بازد
و من
در امتداد لحظه های خاکستری رنگ
به دنبال گرمایی از جنس نگاه
مات و مبهوت
به قاب خالی دستهایت می نگرم..
زهراسادات_قاسمی